پرده برداری از رازهای قطعنامه 598/ ماجرای واکنش هاشمی به محتوای تارخی کتاب «رازهای قطعنامه»
رجانیوز - گروه تاریخ:
کتاب «راز قطعنامه» جلد ۴۸ از مجموعه نیمه پنهان، یکی از چالش
برانگیزترین کتابهایی است که از سوی دفتر پژوهشهای مؤسسه کیهان در
اختیار تاریخپژوهان و عموم علاقهمندان قرار گرفته است. کامران غضنفری
پژوهشگر و نویسنده کتاب، تلاش کرده است تا پاسخ سؤالات درباره پذیرش
قطعنامه ۵۹۸، را از راه رجوع به مستندات و واقعیتهای آشکار و پنهان به دست
آورده و با جمع آوری اظهارنظرها و مسولان و فرماندهان جنگ، خواننده را به
کشف حقایق تاریخی رهنمون سازد.
به
گزارش رجانیوز، نویسنده کتاب در بخش پایانی کتابش و در پاسخ به اظهارات
آقای هاشمی رفسنجانی درباره مسائل مطرح شده به بخشی از سوابق خود اشاره
میکند. وی در سال ۱۳۵۴ وارد دانشگاه و فعالیتهای سیاسی علیه رژیم شاه شده
است و در سال ۱۳۵۶ نیز در جریان تظاهرات خایابانی بازداشت و از آن پس نیز
حضوری فعال در همه عرصههای مبارزاتی داشته است.
غضنفری
در پاسخ به جبهه ندیده خوانده شدنش توسط هاشمی رفسنجانی اشاره میکند که
از هفته اول آغاز جنگ، برای اعزام به جبهه ثبت نام کرده است و در اواخر مهر
۵۹ به جبهه اعزام شده است، وی در سال ۱۳۶۰نیز دو بار هدف ترور منافقین
قرار گرفته است.
سرویس
حماسه ۹ دی به مناسبت سالگرد پذیرش قطعنامه در سال ۱۳۶۷ گفتگویی با
نویسنده این کتاب ترتیب داده است. این کتاب یک پژوهش جسورانه از یکی از
برهههای تاریخی کشورمان است، آقای غضنفری با دعوت ما به دفتر ۹ دی آمد و
این گفتگو را تقدیم خوانندگان کرد.
چطور شد که به سراغ بررسی موضوع قطعنامعه ۵۹۸ و نحوه پذیرش آن توسط حضرت امام (ره) بررسی لایههای پنهان آن رفتید؟
بنده مدتهاست کارهای پژوهشی و مطالعاتی
انجام میدهم، سال ۱۳۸۰ هم کتاب آمریکا و براندازی جمهوی اسلامی ایران را
منتشر کردم. طی این سالها در حوزه مسائل ایران و آمریکا و تاریخ معاصر
مطالعات زیادی داشتهام و دفاع مقدس هشت ساله هم یکی از زمینههای مطالعاتم
بوده است در این مطالعات به بحث پایان جنگ برخوردم و علاقهمند شدم در این
موضوع هم کار ویژهای انجام دهم. تقریبا از سال ۸۸ در رابطه با این موضوع
شروع به فیش برداری کردم و که در سال گذشته یک مجموعه که به صورت پاورقی در
روزنامه کیهان در هفته دفاع مقدس چاپ شد، روند تحقیاتم را ادامه دادم که
نهایتا منجر به چاپ کتاب راز قطعنامه شد.
آیا منابع غیر آشکار و طبق بندی شده در ویرایش کتاب استفاده شده است؟
خیر منابع این کتاب همه آشکار است و در پایان کتاب لیست آنها اعم از خبرگزاریها و سایتها و کتابها و نشریات آمده است.
منابع عمدهای که بنده در تهیه این کتاب
استفاده کردم شامل حدود دوازده عنوان از کتابهای آقای هاشمی و حدود هشت
کتاب از مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ سپاه و کتابها و مقالات دیگری است که
عنوان هریک در فهرست منابع انتهای کتاب آمده است.
چرا بحث پایان جنگ حالت
رازگونه دارد؟ آیا میتوان این کتاب را به آن بخش از پیام امام (ره) به
مناسبت پذیرفتن قطعنامه که برخی ناگفتههای آن بعدا روشن خواهد شد مرتبط
دانست؟
بله قطعا همینطور است آنزمان هنوز مصلحت
نبود که یکسری مسائل در سطح جامعه گفته شود، اما امروزکه ۲۵ سال از پایان
جنگ میگذرد، مصلحتهای آنروز دیگر صدق نمیکند بلکه بیان ناگفتههای جنگ
منجر به آگاهی افکار عمومی از شرایطی است که امام از آن به عنوان سرکشیدن
جام زهر نام بردند. یعنی امری که نه تنها خوش آیند نبوده است بلکه سهمگین
هم بوده است. بعد از اینکه امام تحت فشار برخی افراد قطعنامه را میپذیرد
دیگر کسی لبخند را بر لبان امام نمیبیند و دیگر در هیچ دیداری سخنرانی
نمیکنند.
بخش عمده این کتاب به عمده از
کتاب راز قطعنامه به خاطرات روزانه و گفتههای آقای هاشمی رفسنجانی
میپردازد، ایشان به عنوان رئیس مجلس چه مسئولیتی در قبال جنگ داشتند؟
ایشان به عنوان رئیس مجلس عضو شورایعالی
دفاع بودهاند، اما از اواخر سال ۱۳۶۲ تا پایان جنگ به عنوان فرمانده جنگ
منصوب میشوند و از خرداد ۱۳۶۷ هم جانشین فرمانده کل قوا بودهاند، به دلیل
اهمیت نقششان در روند جنگ بیشتر اطلاعات از سخنان و خاطرات ایشان است.
آیا میتوان تاثیر این انتصاب
به عنوان جانشین فرمانده کل قوا را در خرداد ۱۳۶۷ تا ۲۷ تیر که زمان
پذیرفتن قطعنامه ۵۹۸ است مشاهده کرد؟
امام خمینی (ره) ایشان را به عنوان
جانشین فرمانده کل قوا منصوب میکنند که همه امکانات و قوای کشور در راستای
پشتیبانی همه جانبه از جنگ بسیج شود. اما آنچه در صحنه عمل اتفاق میافتد
برعکس است یعنی همه تلاشها در این جهت است که ادامه جنگ فایدهای ندارد
باید قطعنامه را پذیرفت.
در نامهای که در انتهای کتاب
آوردهاید پاسخی به سخنان آقای هاشمی بعد از انتشار پاورقیها در روزنامه
کیهان دادهاید، بعد از انتشار کتاب هم باخوردهایی از این قبیل مشاده
کردید؟
چند بار خود آقای هاشمی با گوشه و کنایه
گفتند تاریخ دفاع مقدس توسط افراد بیهویت و جبهه ندیده و کسانی که امام
را درک نکردهاند تحریف میشود، که من در نامه آخر کتاب جواب این تهمتها
را دادهام که از چه سالی پیش از انقلاب فعالیت داشتهام و در جنگ کجا
بودهام، دو نامه هم به روزنامه معکس شد که یکی از طرف سردار فیروزآبادی
بود که راجع به بحثی بود که از قول اشان از زبان یکی از نمایندگان مجلس
آمده بود که ایشان جمله را رد نکردند اما تصحیح کردند، نامه دیگر از سوی
سردار حسین علایی بود که در رابطه به بخشی از کتاب بود که امام در زمان
ورود ناوگان نظامی آمریکا در سال ۶۶ فرموده بودند: اگر من جای شما باشم
اولین ناوی که خواست وارد خلیج فارس شود را همان جا میزنم ولی این کار
انجام نشد و در نتیجه آمریکا طی سال ۶۶ و ۶۷ بیش از ۹۰ فرودند کشتی جنگی
وارد کرد و آنهمه خسارت بر ما تحمیل کرد و کشتیهای جنگی و هواپیمای
مسافربری ما را زد و... آقای علایی در نامهاش گفته بود که اینگونه نیست که
هیچ کاری انجام نشده باشد و آن ناو بعدا با مین برخورد کرد. در صورتی که
حرف امام این نبود ایشان گفته بودند اگر جای شما باشم در همان ابتدای
ورود، ناو آمریکایی را میزنم.
اگر مسئولان کشور جنگ را در راس امور
کشور میگذاشتند جنگ این قدر طول نمیکشید و خیلی زودتر با نابودی صدام و
رژیم بعث به پایان میرسید. ما همیشه از گوش نکردن مسئولین به توصیههای
رهبری ضربه خوردهایم. امام فرموده بودند که جنگ در راس همه امور باشد ما
در طول جنگ نزدیک به ۱۸۰ میلیارد نفت فروختیم و فقط ۲۰ میلیارد خرج جنگ شد و
این یعنی زمین گذاشتن حرف امام، و ما از همین ناحیه ضربه خوردیم.